استراتژیهای تغییر اجتماع جهت آفریدن آینده ای بهتر توسط شهروندان

تلخیص و ترجمه : شهرزاد ذوفن
منبع : برگرفته از کتاب اجتماع و بافتار تعلق اثر پیتر بلاک ؛ سال ۲۰۰۸.

کامیونیتی یا اجتماع اساسا یک سیستم انسانی (Human System) بهم وابسته و پیوسته است که با گفتگو و دیالوگ شکل می گیرد و یک همبستگی درونی را می آفریند. این گونه گفتگوها اغلب در زندگی و تجربه های مشارکتی همدلانه و انجمنها (Associational life) اتفاق میافتد جایی که انسانها نه از سر اجبار و الزام بلکه با انتخاب و علاقه در آن شرکت می جویند. شکل گیری گروههای کوچک در اجتماع معمولا عامل تغییر می شوند. فضایی که افراد تعلق و همبستگی را در آن تجربه می کنند و آینده خویش و کامیونیتی/ اجتماع خود را در آن به تصویر می کشند و رقم می زنند. کامیونیتی ، همانطور که پیشتر اشاره شد ، به واسطه و به خاطر احساس تعلق است که موجودیت می یابد و هویت خویش را از قابلیت ها ، توانایی ها، پتانسیل ها، بخششها و مسئولیت شهروندانش می گیرد. کامیونیتی ها صرفا بواسطه مشکلات، ترسها، موانع و معضلات ، ضعفها و کمبودهایش تعریف و سنجش نمی شود .
ما شهروندان اجتماع دارای قابلیت، تجربه، تخصص، برنامه، قانون ، و توان راهبری و قدرت هستیم تا به این رنج های غیر ضروری پایان بخشیم و آینده ای جدید را بیافرینیم. تاریخ ، اقتصاد ، سازه ها، زیر ساخت ها و فرهنگ همگی محصولات و ابداعات حاصل از گفتگو ها و تبادلات اجتماعی کامیونیتی است. در واقع همه ی آن فضاهای شهری و ساختمان ها و محیطهای فرهنگی که در آن بسر می بریم، محصول آن انتخابی است که ما کرده ایم. به عبارت دیگر همانطور که رشد و تحول و دگرگونی کامیونیتی در گرو عزم ، بینش ، حرکت و کنش گری جمعی ماست ، ایستایی و رکود و گرفتاری آن نیز حاصل عملکرد ماست.
با رشد و گسترش روحیه توجه و مراقبه (Care) از دیگری و مسئولیت پذیری در میان شهروندان می توان کامیونیتی و اجتماع سالم تری را بیافرینیم.
همچنین با ایجاد و توسعه انجمنها ( associational Life) و زندگی همدلانه مشارکتی بطوری که در آن فضا شهروندان از سر آزادی و انتخاب اینگونه انجمن ها را خلق کنند و در آن شرکت بجویند باعث همبستگی و پیوند بیشتر شهروندان می شویم. فضایی که در ان احساس تعلق پیدا می کنند و برای مقصود و اهداف مشترکی فعالیت می نمایند. اینها همگی مقدمات و بستر مناسب را برای تغییر بوجود می آورد.
از این رو اجتماع نیاز به وجود شهروندانی آگاه دارد که با انرژی و روحیه و انگیزه قوی قدرتشان را برای فراخواندن دیگر شهروندان و آفریدن آینده ای بهترو متفاوت به کار گیرند. زیرا تغییر در تفکر ، نگاه و عملکرد شهروندان مهمتر از تغییر در تفکر و کنش مقامات ، رهبران ، نهاد ها و سازمانهای رسمی است. این رویکرد برخلاف تفکر سنتی توسعه است که برای رسیدن به آینده ای بهتر باور به رهبری قوی تر ، برنامه های بیشتر، بودجه و پول فراوانتر و قوانینی نوآورانه تر دارد. اگر چه نقش و اهمیت این عوامل را نمی توان نادیده گرفت ولی وجود این عوامل به خودی خود نمی تواند تغییرات بنیادی را در جامعه باعث شود. …..

به اشتراک بگذارید

دیگر مطالب

اهداف توسعه پایدار

آسیب شناسی سمن‌ها (NGOها) در ایران در یک نگاه

دیدگاه خود را بنویسید